ويدا خانم. شيرين زبون ما

اگه گفتین برای کی  زبونم رو بیرون اوردم ؟ افریییییییییییین   ونوس جون ...

یک روز صبح  وقتی از خواب بیدار شدم دیدم تمام صورت نازنازی من پر از جوش شد .خیلی ناراحت شدم تا بعد از ظهر که به مطب دکترش  بردم .او خیالم را راحت کرد وگفت خانم گوشت زیاد نخور .چون بابایی برای مهمانهای ویدا جون کوبیده درست میکرد وما هم که خیلی دوست داشتیم زیاد می خوردیم. ...

توی این عکس قیافه ی جوجوی من با بقیه عکسهاش خیلی فرق میکنه ...

توی خونه همه خواب بودیم که صدای سوت اومد اگه گفتین کی بود ؟ ویییییییییییییداااااااااااااا ...

جوجوی من وقتی که تو اومدی خانه ی ما ساکت بود نه اینکه تنها بودیم نه .چون خواهر بزرگت  نونو ونوسی دیگه بزرگ شده بود .می خواست بره کلاس دوم. و چه خوب شد که تو به جای 6 مهر  روز 18 شهریور پیش ما اومدی و ونوسی هم تا موقع مدرسه حسابی با تو بازی کرد. ...

ویدا جون رفته قایم شده کی می تونه زود پیداش کنه     حتما خواهرش ونوس جون ...

س ...

...

این اولین عکس زندگی دختر گلم هست که توی بیمارستان از اون گرفتم .صبح روز جمعه که عید فتر هم بود وخدای مهربون یک فرشته ی صورتی ونازی داد. ...

این پیام رو برای خاله سمان میزارم چون اون باعث این کار شد .بوسسسسسسسسسسسسس  ...